محسن امامیان نویسنده کتاب " سعی هشتم" گفت: داستان زندگی حضرت هاجر (ع) در 26 قسمت سریال تلویزیونی آماده شده بود اما به دلیل تغییر ساختار مدیریتی  در سازمان صدا و سیما در آن سال , این پروژه تعطیل شد.

به گزارش خبرنگار دیباچه؛ کتاب "سعی هشتم" به زندگی داستانی همسر حضرت ابراهیم علیه السلام حضرت هاجر سلام الله علیها می پردازد.

این کتاب روایت داستانی زندگی حضرت هاجر (ع) نوشته سید محسن امامیان در 176 صفحه از سوی نشر شهید کاظمی راهی بازار کتاب شده است. در این خصوص با نویسنده آن ، سید محسن امامیان به گفت و گو نشسته ایم که در ادامه می خوانید: 

محسن امامیان نویسنده کتاب " سعی هشتم" درخصوص ماجرای شکل گیری و نگارش کتاب در گفت و گو با خبرنگاردیباچه گفت: من به عنوان پژوهشگر و محقق به گروهی برای نگارش سریال حضرت هاجر(ع) دعوت شدم اما نویسنده فیلمنامه فرد دیگری بود و از ما خواستند تا سیناپس سریال حضرت هاجر(ع) را بنویسیم اما هر آنچه نویسنده می نوشت و من تحقیق می کردم نوشته ها به داستان حضرت ابراهیم نزدیک می شد و داستان حضرت هاجر در آن گم میشد و آن هم به این دلیل که از حضرت هاجر(ع) درتاریخ، مطالب زیادی دردست نیست. من منابع تاریخی بسیاری را بررسی کردم اما در حد یک پاراگراف به معرفی حضرت هاجر(ع) پرداخته بودند و بیشتر مطالب درباره حضرت ابراهیم(ع) و حضرت اسماعیل(ع) بود.

او افزود: در پی ارائه طرح ها و « سیناپس های مختلف »  نویسنده از گروه جدا شد و من تنها نویسنده مجموعه شدم. دستیار کارگردان و کارگردان کار را می خواندند, گام به گام تایید و اصلاح می کردند و کار را پیش می بردیم.من برای پیدا کردن داستان حضرت هاجر(ع) راه های مختلفی را امتحان و به این نتیجه رسیدم که داستان این بانوی بزرگ را  بنویسم؛ بنابراین توانستم داستان حضرت هاجر(ع) را مستقل از داستان حضرت ابراهیم(ع) روایت کنم.

امامیان با اشاره به اینکه شخصیت حضرت ابراهیم(ع) همانند یک اسطوره و افسانه است و زمانی که یک انسان عادی زیر سایه حضرت ابراهیم(ع) قرار می گیرد دیده نمی شود, بیان کرد: بنابراین خیلی سخت بود تا داستان حضرت هاجر(ع) را جدا از داستان حضرت ابراهیم(ع) و با زاویه دید دیگری روایت کنم ,من از کلمه به کلمه منابع تاریخی استفاده کردم ؛ برای نمونه گفته بودند حضرت هاجر(ع) از قومی شجاع متولد شدند بنابراین روی مفهوم شجاعت تحقیق و بررسی کردم و انواع تعاریف شجاعت را که میتواند از شکار یک مار سمی تا قیام علیه ظلم و ستم باشد, آوردم که همه این ها را در داستان می بینیم. برای مثال برادر حضرت هاجر(ع) در کودکی ماری را شکار می کند و این مفهوم شجاعت را در برادر ایشان قرار دادم و همچنین قیام علیه ظلم و ستم را در شخصیت حضرت هاجر(ع) و پدر ایشان قرار دادم.

امامیان درخصوص استفاده ازشخصیت حضرت ابراهیم (ع) در داستان گفت: آموزه های حضرت ابراهیم(ع) را از زبان حضرت ساره به حضرت هاجر منتقل کردم وحضرت هاجر با تربیت توحیدی که ساره از ابراهیم آموخته بود, هاجر را پرورش داد. به همین صورت داستان حضرت هاجر(ع) را مستقل کرده و در « هفت سعی »  آوردیم.

نویسنده کتاب " سعی هشتم" درخصوص ساخت سریال تلویزیونی این کتاب گفت: پیش از آن این داستان در 26 قسمت سریال تلویزیونی آماده شده بود اما به دلیل تغییر ساختار مدیریتی در  سازمان صدا و سیما در آن سال , این پروژه تعطیل شد. بعد از گذشت حدود چهار سال مجدد تلاش کردیم تا فیلنامه به ثمر برسد اما زمانی که مطمئن شدم که قرار نیست سریال حضرت هاجر(ع) ساخته شود، داستان را به صورت یک رُمان نوشتم , با توجه به آماده بودن «  سیناپس ها » در عرض دو ماه که با ایام پر برکت ماه مبارک رمضان مصادف شد, این رمان را آماده کردم. سعی من رعایت امانت بود و پیشنهادات کارگردان حین نگارش « سیناپس »  را وارد نکردم و کاملا روایت مستقلی را اتخاذ کردم.

او ادامه داد: انگیزه کارگردان و شبکه تلویزیونی که این کار را پیشنهاد دادند این بود که شخصیتی را به عنوان الگو خصوصا برای خانم ها به جامعه معرفی کنند که از شخصیت های معصومین نباشد یعنی مخاطب احساس نکند این شخصیت قابل دسترس نیست و نمی تواند  به آن مقام برسد به همین دلیل در میان زنانِ تاریخ سازِ موحد که در ادیان مختلف وجود دارند تعدادی را انتخاب و در پی آن تصمیم گرفتند تا داستان حضرت هاجر(ع) را که زنی معمولی بوده ولی در خانه پیامبر خدا  رشد و نِمُو پیدا کرده روایت کنند.شخصیتی که حرکتش به یکی از مناسک دینی تبدیل شده و مخلصانه قدم برداشته و سعی صفا و مروه را انجام داده که اولیا الله جای پای ایشان گذاشتند و با اینکه فردی معمولی بودند, حماسه ای بزرگ آفریدند پس این شخصیت می تواند یک الگو خوب باشد.

« امامیان »  درخصوص قلم ساده و روان کتاب "سعی هشتم" بیان کرد: من سعی کردم قلم خوبی ارائه و بیشتر از ادبیات کهن استفاده کنم که به فضای داستان مرتبط باشد ولی برای جذابیتِ بیشترِ اثر برای نوجوانان فضا را فانتزی تصور کرده تا جایی که در شان حضرت هاجر(ع) و خانواده ایشان باشد وهمچنین مبتنی بر مفاهیم و مطالب موجود داستان پردازی کردم .امیدوارم که این اثر برای کار تصویر و حتی انیمیشن ساخته و ارائه شود.

برشی از متن کتاب را  در ادامه می خوانیم:

آب را چون چشمه ای جاری بر فراز تپه ای می بینم که بارها بر آن شدم و هیچ نیافتم. دل سنگ شکافته و آبی پرخروش از آن جوشش یافته. همراه آب میوه های الوان بر زمین گسترده می شوند. بلبلان فرود می آیند و چهچه سر می دهند . از زمین خشک علف می روید و به چشم بر هم زدنی زمین سبز می شود و از آن گُل و ریحان می دمد. درخت تنومند شاخه هایش را در هم می پیچاند و سایه اش را می گستراند و همزمان میواهایش می رسند. سیب و انار با هم ، تین و زیتون ، نارگیل و رطب و... دست می برم تا هلویی آب دار بچینم و برای اسماعیل ببرم...

گفتگو از مینا قنبری

انتهای پیام/